يكي ازنزديكان امام مي گويد:هواي نجف بسيارگرم بود وبعضي اوقات به پنجاه درجه مي رسيد.روزي خدمت امام رفتيم وگفتيم:ازشماسني گذشته واين گرمابراي شماضرردارد،هواي كوفه بهتراست ومردم به آنجامي روندشماهم به آنجابرويد.درجواب فرمودند:من چه طوربراي هواي خوب به كوفه بروم درصورتي كه برادران من درايران درزندان به سرمي برند؟ساختمان بيروني منزل امام درنجف خراب شده بودو مرحوم اشراغي آمدندوبه امام گفتندرنگي به اين خانه بزنيدوآن رادرست كنيد.امامدرپاسخ فرمودند:من نمي توانم براي اين جاازبيت المال استفاده كنم.مرحوم اشرافي گفت:ازپول خودم خرج مي كنم .وقتي امام به كربلارفتند،مافرصت را غنيمت شمرديم واتاق بيروني رادرست كرديم ودراطراف آن تشك انداختيم وقتي امام مراجعت كردند وآن وضع راديدند،چهره درهم كشيدندوگفتند:من گفته بودم رنگ كنيدنه اين طور!بااينكه ماچندان كاري نكرده بوديم،همان زيادبودامام ناراحت شد.
نظر دهید » 